آیا باید همه نیازهای عاطفی شریک خود را برآورده کنیم؟
در بسیاری از روابط، شاهد این هستیم که یک نفر نقش “نجات دهنده” را بازی میکند و تمام تلاشش را برای برآورده کردن نیازهای عاطفی طرف مقابل به کار میگیرد. این وضعیت، میتواند به فرسودگی عاطفی و نارضایتی در رابطه منجر شود. اما چرا این اتفاق میافتد؟ دلایل متعددی وجود دارد که باعث میشود یک فرد در رابطه احساس کند مسئولیت تامین تمام نیازهای عاطفی شریک زندگیاش بر عهده اوست. این احساس میتواند ریشه در گذشته فرد، باورهای غلط درباره عشق و رابطه، و یا پویاییهای خاص موجود در رابطه داشته باشد.
- ✔
کمبود عزت نفس:
فردی که عزت نفس پایینی دارد، ممکن است احساس کند تنها راه ارزشمند بودن، راضی نگه داشتن دیگران است. - ✔
ترس از طرد شدن:
ترس از اینکه اگر نیازهای طرف مقابل را برآورده نکند، او را از دست خواهد داد. - ✔
نیاز به کنترل:
برخی افراد با برآورده کردن نیازهای دیگران، احساس کنترل بر رابطه پیدا میکنند. - ✔
تاریخچه مراقبت از دیگران:
افرادی که در کودکی مسئولیت مراقبت از والدین یا خواهر و برادرهایشان را بر عهده داشتهاند، ممکن است این الگو را در روابط بزرگسالی خود نیز تکرار کنند. - ✔
باورهای غلط درباره عشق:
این باور که عشق واقعی یعنی قربانی کردن خود برای خوشحالی دیگری. - ✔
عدم وجود مرزهای سالم:
مشخص نبودن حد و مرزهای فردی در رابطه، باعث میشود یکی از طرفین احساس کند مسئولیت تمام احساسات و نیازهای طرف مقابل را بر عهده دارد. - ✔
احساس گناه:
فرد ممکن است به دلیل اشتباهات گذشته یا احساس گناه، سعی کند با برآورده کردن نیازهای عاطفی طرف مقابل، خود را جبران کند. - ✔
مشکلات حل نشده دوران کودکی:
تجربیات آسیبزا در کودکی میتواند باعث شود فرد در بزرگسالی به دنبال التیام بخشیدن به زخمهای گذشته از طریق مراقبت از دیگران باشد. - ✔
نیاز به تایید:
فرد با برآورده کردن نیازهای دیگران، به دنبال دریافت تایید و تشویق است.

- ✔
شخصیت ایثارگر:
افرادی که به طور طبیعی تمایل به کمک و مراقبت از دیگران دارند، ممکن است در این زمینه زیادهروی کنند. - ✔
عدم تعادل قدرت در رابطه:
اگر یکی از طرفین در رابطه قدرت بیشتری داشته باشد، ممکن است طرف مقابل برای حفظ رابطه احساس کند باید تمام نیازهای او را برآورده کند. - ✔
وجود الگوهای ناسالم در خانواده:
اگر فرد در خانوادهای بزرگ شده باشد که یکی از والدین همیشه نیازهای دیگری را در اولویت قرار میداده است، ممکن است این الگو را در روابط خود تکرار کند. - ✔
عدم توانایی در بیان نیازهای شخصی:
فردی که نمیتواند نیازهای خودش را به درستی بیان کند، ممکن است تمرکز خود را بر برآورده کردن نیازهای دیگران بگذارد. - ✔
حضور یک فرد وابسته در رابطه:
اگر یکی از طرفین به طور بیمارگونه به دیگری وابسته باشد، طرف مقابل ممکن است احساس کند مسئولیت حمایت عاطفی از او بر عهدهاش است. - ✔
فشار اجتماعی:
فشار جامعه برای اینکه “همسری خوب” یا “دوستی فداکار” باشید، میتواند باعث شود فرد بیش از حد به نیازهای دیگران توجه کند. - ✔
تفسیر نادرست از عشق:
تصور اینکه عشق واقعی یعنی از خودگذشتگی مطلق و نادیده گرفتن نیازهای شخصی. - ✔
عدم درک متقابل:
وقتی طرفین یک رابطه، انتظارات و نیازهای عاطفی یکدیگر را به درستی درک نکنند، احتمال بروز چنین وضعیتی افزایش مییابد.
این نکته حائز اهمیت است که برآورده کردن نیازهای عاطفی شریک زندگی بخشی از یک رابطه سالم است، اما نباید به قیمت نادیده گرفتن نیازهای شخصی و فرسودگی عاطفی تمام شود. تشخیص این الگو و تلاش برای تغییر آن، اولین قدم برای ایجاد یک رابطه سالم و متعادل است. در صورتی که احساس میکنید در چنین وضعیتی قرار دارید، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند بسیار مفید باشد.
1. کمبود عزت نفس در فرد یاریدهنده
افرادی که عزت نفس پایینی دارند، ممکن است با برطرف کردن نیازهای دیگران، احساس ارزشمندی کنند. آنها فکر میکنند تنها زمانی دوستداشتنی هستند که برای دیگران مفید باشند. این افراد اغلب نیازهای خود را نادیده میگیرند و تمام تمرکزشان بر روی خوشحال کردن طرف مقابل است. در این حالت، کمک به دیگران یک راه برای تایید گرفتن و افزایش حس ارزشمندی شخصی است. آنها شاید به دنبال این هستند که از این طریق، ترس از طرد شدن را کاهش دهند. در واقع، کمک کردن به دیگران به یک مکانیسم دفاعی تبدیل میشود. این رفتار، اگرچه در ظاهر ایثارگرانه به نظر میرسد، اما ریشه در نیازهای برآورده نشده خود فرد دارد. چنین افرادی اغلب در کودکی مورد کملطفی قرار گرفتهاند و یاد گرفتهاند که برای جلب توجه، باید مفید باشند.
2. الگوهای آموخته شده در کودکی
اگر در دوران کودکی، فرد شاهد این بوده باشد که یکی از والدین همیشه نیازهای دیگری را برآورده میکرده، این الگو در ذهن او نهادینه میشود. ممکن است فرد در خانوادهای بزرگ شده باشد که ارزش دادن به خود، خودخواهانه تلقی میشده است. در این شرایط، فرد ناخودآگاه یاد میگیرد که برای داشتن یک رابطه سالم، باید همیشه در خدمت طرف مقابل باشد. این الگوهای رفتاری اغلب بدون آگاهی فرد تکرار میشوند. حتی ممکن است فرد فکر کند که این تنها راه صحیح برای داشتن یک رابطه است. تغییر این الگوها نیازمند خودآگاهی و تلاش برای تغییر باورهای نادرست است. مشاوره میتواند در شناسایی و اصلاح این الگوهای رفتاری بسیار موثر باشد.
3. ترس از تنهایی و رها شدن
برخی افراد از تنهایی میترسند و فکر میکنند که اگر نیازهای طرف مقابل را برآورده نکنند، او را از دست خواهند داد. این ترس باعث میشود که آنها حاضر باشند هر کاری برای حفظ رابطه انجام دهند، حتی به قیمت نادیده گرفتن نیازهای خود. این ترس میتواند ریشه در تجربیات گذشته، مانند رها شدن توسط والدین یا یک رابطه ناموفق قبلی، داشته باشد. افراد با این ترس، به نوعی به طرف مقابل باج میدهند تا او را در کنار خود نگه دارند. این رفتار، اگرچه از سر عشق و علاقه انجام میشود، اما میتواند به فرسودگی عاطفی منجر شود. شناخت و مدیریت این ترس، قدم مهمی در داشتن یک رابطه سالمتر است. مقابله با ترس از تنهایی نیازمند تقویت حس ارزشمندی و اعتماد به نفس است.
4. نیاز به کنترل رابطه
به نظر متناقض میرسد، اما گاهی برآورده کردن نیازهای دیگران، تلاشی برای کنترل رابطه است. فرد با برطرف کردن تمام نیازهای طرف مقابل، سعی میکند او را به خود وابسته کند و از رفتنش جلوگیری کند. این کنترل، یک نوع امنیت کاذب برای فرد ایجاد میکند. در واقع، فرد به جای اعتماد به طرف مقابل و ایجاد یک رابطه بر پایه احترام متقابل، سعی میکند با کنترل او، امنیت خود را تامین کند. این رفتار میتواند منجر به ایجاد حس خفگی در طرف مقابل شود و به جدایی بینجامد. کنترل کردن رابطه، نشانهای از عدم اعتماد به نفس و ترس از دست دادن است. ایجاد یک رابطه سالم نیازمند اعتماد، احترام متقابل و پذیرش این حقیقت است که هیچکس مالک دیگری نیست.
5. احساس گناه
گاهی اوقات فرد به دلیل اشتباهات گذشته یا احساس گناه در مورد موضوعی خاص، سعی میکند با برآورده کردن نیازهای طرف مقابل، این احساس گناه را جبران کند. این تلاش برای جبران، میتواند به یک الگوی رفتاری دائمی تبدیل شود. فرد ممکن است فکر کند که تنها با فداکاری و خدمت به طرف مقابل، میتواند اشتباهات گذشته خود را پاک کند. اما این روش، یک راه حل پایدار نیست و میتواند منجر به فرسودگی عاطفی شود. بخشیدن خود و تلاش برای جبران اشتباهات به روشهای سالمتر، راه حل بهتری است. مشاوره میتواند در این زمینه بسیار کمککننده باشد. باید فرد بداند که هیچ کس کامل نیست و همه اشتباه میکنند.
6. کمالگرایی
افراد کمالگرا ممکن است احساس کنند که باید بهترین شریک عاطفی باشند و تمام نیازهای طرف مقابل را به طور کامل برآورده کنند. آنها استانداردهای بسیار بالایی برای خود و روابطشان دارند و همیشه در تلاش هستند تا به این استانداردها برسند. این تلاش بیوقفه میتواند بسیار خستهکننده و طاقتفرسا باشد. کمالگرایی در روابط، اغلب منجر به نارضایتی و احساس شکست میشود. هیچ کس نمیتواند تمام نیازهای دیگری را به طور کامل برآورده کند و این انتظار، غیرمنطقی است. یادگیری پذیرش نقصها و اشتباهات، کلید داشتن یک رابطه سالم و رضایتبخش است. مشاوره میتواند به افراد کمالگرا کمک کند تا استانداردهای واقعبینانهتری برای خود تعیین کنند.
7. نبود مرزهای شخصی سالم
افرادی که مرزهای شخصی سالمی ندارند، به سختی میتوانند به درخواستهای دیگران “نه” بگویند و به راحتی اجازه میدهند دیگران از آنها سوء استفاده کنند. آنها نمیدانند چگونه از نیازهای خود دفاع کنند و همیشه نیازهای دیگران را در اولویت قرار میدهند. این افراد اغلب احساس میکنند که مسئول خوشحالی دیگران هستند. یادگیری تعیین مرزهای شخصی سالم، یک مهارت ضروری برای داشتن روابط سالم و رضایتبخش است. مرزهای سالم به معنای خودخواهی نیست، بلکه به معنای احترام گذاشتن به خود و نیازهایتان است. مشاوره میتواند به افراد کمک کند تا مرزهای شخصی سالم را تعیین کرده و از آنها دفاع کنند. تمرین قاطعیت و ابراز وجود، گام مهمی در این مسیر است.
8. عدم درک نیازهای خود
گاهی اوقات فرد آنقدر بر روی برآورده کردن نیازهای دیگران متمرکز است که اصلاً نمیداند خودش چه نیازهایی دارد. او نمیتواند نیازهای خود را شناسایی کند و در نتیجه، نمیتواند آنها را برآورده کند. این افراد اغلب احساس پوچی و نارضایتی میکنند، زیرا زندگیشان حول محور نیازهای دیگران میچرخد. شناخت و درک نیازهای خود، اولین قدم برای داشتن یک زندگی سالم و رضایتبخش است. به خودتان زمان بدهید تا به نیازهایتان فکر کنید و راههایی برای برآورده کردن آنها پیدا کنید. توجه به خود و نیازهایتان، خودخواهانه نیست، بلکه یک ضرورت است. مشاوره میتواند به افراد کمک کند تا نیازهای خود را شناسایی کرده و راههایی برای برآورده کردن آنها پیدا کنند.
9. اجتناب از تعارض
برخی افراد برای جلوگیری از بحث و جدل، ترجیح میدهند تمام نیازهای طرف مقابل را برآورده کنند تا صلح و آرامش را حفظ کنند. آنها از تعارض میترسند و فکر میکنند که هرگونه اختلافنظر، میتواند به پایان رابطه منجر شود. اما اجتناب از تعارض، یک راه حل پایدار نیست و میتواند منجر به سرکوب احساسات و نارضایتی شود. یادگیری مدیریت تعارض به روشهای سالم و سازنده، یک مهارت ضروری برای داشتن روابط سالم است. تعارض، لزوماً بد نیست و میتواند فرصتی برای رشد و بهبود رابطه باشد. مهم این است که طرفین بتوانند به طور محترمانه و سازنده با یکدیگر گفتگو کنند و به توافق برسند. مشاوره میتواند به زوجها کمک کند تا مهارتهای مدیریت تعارض را یاد بگیرند.
10. وابستگی عاطفی
وابستگی عاطفی به معنای این است که فرد برای احساس ارزشمندی و خوشحالی، به شدت به طرف مقابل وابسته است. او بدون حضور طرف مقابل، احساس تنهایی، پوچی و اضطراب میکند. افراد وابسته، اغلب نیازهای طرف مقابل را در اولویت قرار میدهند تا او را راضی نگه دارند و از طرد شدن جلوگیری کنند. وابستگی عاطفی، یک رابطه ناسالم است که میتواند منجر به سوء استفاده و فرسودگی عاطفی شود. یادگیری استقلال عاطفی و تقویت حس ارزشمندی شخصی، کلید داشتن یک رابطه سالم و رضایتبخش است. مشاوره میتواند به افراد وابسته کمک کند تا استقلال عاطفی خود را تقویت کنند. باید فرد بداند که او به تنهایی هم ارزشمند و دوستداشتنی است.
11. تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل
گاهی اوقات فرد فکر میکند که با برآورده کردن تمام نیازهای طرف مقابل، میتواند او را تغییر دهد و به فردی که میخواهد تبدیل کند. این تلاش برای تغییر دادن، یک رویکرد اشتباه است و معمولاً نتیجه معکوس میدهد. هیچ کس نمیتواند کسی را تغییر دهد، مگر اینکه خود فرد بخواهد. پذیرش طرف مقابل همانطور که هست، کلید داشتن یک رابطه سالم و رضایتبخش است. تمرکز بر روی تغییر خود و بهبود رابطه، بسیار موثرتر از تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل است. مشاوره میتواند به افراد کمک کند تا با این واقعیت کنار بیایند و رابطه خود را بر اساس پذیرش متقابل بنا کنند. باید به یاد داشته باشیم که هر فردی حق دارد خودش باشد.
12. فقدان حمایت اجتماعی
اگر فرد حمایت اجتماعی کافی نداشته باشد، ممکن است تمام بار عاطفی خود را بر دوش شریک عاطفی خود بگذارد. او ممکن است انتظار داشته باشد که شریکش تمام نیازهای عاطفی او را برآورده کند، زیرا هیچ کس دیگری را ندارد. این بار سنگین میتواند فشار زیادی بر رابطه وارد کند و منجر به فرسودگی عاطفی شود. ایجاد یک شبکه حمایتی قوی از دوستان، خانواده و همکاران، برای سلامت روان و داشتن روابط سالم ضروری است. تلاش برای برقراری ارتباط با افراد جدید و شرکت در فعالیتهای اجتماعی، میتواند به گسترش شبکه حمایتی کمک کند. مشاوره میتواند به افراد کمک کند تا مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنند و روابط سالمتری برقرار کنند.
13. عدم تمایز یافتگی
عدم تمایز یافتگی به این معناست که فرد نمیتواند بین احساسات و افکار خود و احساسات و افکار دیگران تمایز قائل شود. او ممکن است احساس کند که مسئول احساسات طرف مقابل است و باید هر کاری انجام دهد تا او را خوشحال کند. تمایز یافتگی، یک مهارت ضروری برای داشتن روابط سالم است. این مهارت به فرد کمک میکند تا مسئولیت احساسات خود را بپذیرد و به دیگران اجازه دهد مسئولیت احساسات خود را بر عهده بگیرند. مشاوره میتواند به افراد کمک کند تا تمایز یافتگی خود را تقویت کنند و روابط سالمتری برقرار کنند. باید به یاد داشته باشیم که هر فردی مسئول احساسات خود است. شما نمیتوانید و نباید مسئول خوشحالی دیگران باشید.
14. احساس مسئولیت بیش از حد
برخی افراد احساس میکنند که مسئولیت تمام جنبههای زندگی شریک عاطفی خود را بر عهده دارند، از جمله نیازهای عاطفی او. آنها فکر میکنند که اگر شریکشان ناراحت باشد، این تقصیر آنهاست و باید هر کاری انجام دهند تا او را خوشحال کنند. این احساس مسئولیت بیش از حد، میتواند بسیار خستهکننده و طاقتفرسا باشد. باید به یاد داشته باشیم که هر فردی مسئول زندگی خود است و نمیتوان تمام بار مسئولیت زندگی دیگری را بر دوش کشید. مشاوره میتواند به افراد کمک کند تا احساس مسئولیت خود را متعادل کنند و روابط سالمتری برقرار کنند. به خودتان اجازه دهید که استراحت کنید و از مسئولیتهای خود بکاهید. شما نمیتوانید همه کارها را انجام دهید و نباید سعی کنید.
15. گذشته آسیب زا
افرادی که در گذشته آسیبهایی مانند سوء استفاده عاطفی، جسمی یا جنسی را تجربه کردهاند، ممکن است برای جلب محبت و امنیت، تمایل بیشتری به برطرف کردن نیازهای دیگران داشته باشند.
این رفتار میتواند یک مکانیسم دفاعی برای جلوگیری از تکرار آسیبهای گذشته باشد. آنها ممکن است فکر کنند که با خوشحال کردن دیگران، میتوانند از آسیب دیدن دوباره جلوگیری کنند. بهبودی از آسیبهای گذشته نیازمند زمان، صبر و کمک حرفهای است. مشاوره میتواند به افراد کمک کند تا با آسیبهای گذشته خود مقابله کنند و الگوهای رفتاری سالمتری ایجاد کنند. باید بدانید که شما مقصر نیستید و میتوانید زندگی بهتری داشته باشید. به دنبال حمایت باشید و از کمک حرفهای نترسید.
16. نیاز به تایید
برخی افراد به شدت به تایید و تحسین دیگران نیاز دارند و برای به دست آوردن آن، حاضرند هر کاری انجام دهند، حتی برآورده کردن تمام نیازهای عاطفی طرف مقابل. آنها ارزش خود را بر اساس نظرات دیگران تعیین میکنند و برای جلب رضایت آنها تلاش میکنند. این نیاز به تایید، میتواند ریشه در دوران کودکی و روابط اولیه داشته باشد. یادگیری تایید خود و پیدا کردن ارزشهای درونی، کلید رهایی از این نیاز است. مشاوره میتواند به افراد کمک کند تا اعتماد به نفس خود را تقویت کنند و به خودشان بیشتر اعتماد کنند. باید به یاد داشته باشیم که شما ارزشمند هستید، صرف نظر از اینکه دیگران چه فکری میکنند. به خودتان بیشتر عشق بورزید و به نیازهای خودتان توجه کنید.
17. ناتوانی در بیان نیازها
گاهی اوقات فرد نیازهای خود را میداند، اما نمیتواند آنها را به طور موثر بیان کند. او ممکن است از قضاوت شدن، رد شدن یا نادیده گرفته شدن بترسد. در نتیجه، او ترجیح میدهد نیازهای طرف مقابل را برآورده کند تا نیازهای خود را نادیده بگیرد. یادگیری ابراز وجود و بیان نیازها به طور موثر، یک مهارت ضروری برای داشتن روابط سالم و رضایتبخش است. تمرین قاطعیت و بیان احساسات به طور با صداقت، میتواند به تقویت این مهارت کمک کند. مشاوره میتواند به افراد کمک کند تا مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنند و نیازهای خود را به طور موثر بیان کنند. به خودتان اجازه دهید که آسیبپذیر باشید و نیازهای خود را با دیگران در میان بگذارید.






